تحلیل دو غزل- سوره از محمد مهدی سیار
مریم نوری نیا
مقدمه:
استفاده از تلمیحات دینی یکی از بنمایههاییست که شاعران برای سرودن اشعار از آن بهره میبرند. در سالهای اخیر این امر در بین شاعران معاصر، فراوان دیده میشود. آنها به شیوههای مختلفی از مضامین احادیث و آیات قرآن استفاده میکنند؛ برخی مستقیم و برخی غیرمستقیم. در این دو شیوه نیز برخی، مضامین را در معنای اصلی و دینی آن به کار میبرند و برخی برای بیان موضوعات دیگری استفاده میکنند. در این یادداشت کوتاه قصد داریم دو غزل-سوره[1] از محمد مهدی سیار را، که دربارهی دو سورهی ضحی و انشراح است، بررسی کنیم.
دربارۀ شاعر:
محمد مهدی سیار (متولد 1362) شاعر و ترانهسرای معاصر و دانشآموختهی فلسفه است که با سه دفتر شعر حقالسکوت، بیخوابی عمیق و رودخوانی طبعآزمایی کرده است. مجموعه شعر حقالسکوت او در سال ۱۳۸۹ برگزیدۀ بیست و نهمین دورۀ جایزۀ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در بخش ادبیات شد. او در قالبهای غزل، سپید و نیمایی اشعاری دارد و در آیینیسرایی یعنی مدح ائمه نیز خود را محک زده است. سیار علاوه بر مجموعه شعر، پژوهشهایی در حوزۀ فلسفه و ادبیات انجام داده است.
دربارۀ دو سوره:
سياق هر دو سوره در مقام امتنان بر رسول گرامى اسلام(ص) و بيان نعمتهاى خداوند به ايشان است. در روایات اهل بیت علیهم السلام این دو سوره یکی حساب شدهاند.
غزل دم صبح (الضحی):
1. صبحیم و از خزانهی شب بر دمیدهایم آری قسم به شب- شب رفته- سپیدهایم
وَ الضُّحى (سوگند به ابتدای روز/1)
2. آری قسم، قسم به شب آن دم که رام شد رفتهست رفته رفته شب و ما رسیدهایم
وَ اللَّيْلِ إِذا سَجى (و سوگند به شب آن دم که آرام گیرد/2)
3. شب بود و شبهه، شایعهی قهر آسمان از هر شهاب زخم زبانی شنیدهایم
4. گفتیم قهر نیست خدا... آشتیست او گفتیم: ما که این همه نازش خریدهایم
ما وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَ ما قَلى (که پروردگارت تو را رها نکرده و مورد خشم و کینه قرار نداده است/3)
5. ما را به حال خویش نخواهد گذاشت، ما سختی کشیدهایم یتیمی چشیدهایم
أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتيماً فَآوى (آیا تو را یتیم نیافت پس پناه داد/ 6)
6. آخر خودش هم از دلمان در میآورد دنیا و آنچه را که شنیدیم و دیدهایم
وَ لَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُولى (و بیتردید آخرت برای تو از دنیا بهتر است/4)
وَ لَسَوْفَ يُعْطيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى (و به زودی پروردگارت بخششی به تو خواهد کرد تا خشنود شوی/5)
7. دریا! مزن به سینهی ما دست رد که ما گر قطرهایم از آب وضویی چکیدهایم...
فَأَمَّا الْيَتيمَ فَلا تَقْهَر (و اما[به شکرانۀ این همه نعمت] یتیم را خوار و رانده مکن/9 )
وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ (و تهیدست حاجتخواه را از خود مران/ 10)
شیوۀ پردازش آیات در مقام بیت، به گونۀ ترجمۀ منظوم نیست؛ بدین معنا که شاعر دریافت خود از آیات را در قالب غزل به شعر درآورده است. در این غزل، محتوای تمام آیات ذکر نشده است و گاهی در یک بیت، مضمون دو آیه گنجانده شده است. در این غزل، ترتیب آیات نیز رعایت نشده است. همچنین شاعر در بیت سوم با آوردن واژههایی مانند: شب، شبهه، شایعه، قهر، زخم زبان و شهاب(کنایه از دشمنان)، به شأن نزول آیه اشاره کرده است.
در این شعر، شاعر از زبان ضمیر سوم شخص جمع صحبت میکند در واقع نوعی حدیث نفس است و تنها در بیت آخر، پیامبر را مخاطب قرار داده است. در قرآن، سخنگو خدا و سخنشنو پیامبر است؛ البته نه خطاب مستقیم بلکه به شیوۀ غیر مستقیم.
با توجه به اینکه عنوان شعر «دم صبح» است، انتظار میرود بیش از هر چیز صبح و روشنی به تصویر کشیده شود اما بیشتر به شب و تیرگی اشاره شده است؛ تا جایی که به جای «آمدن صبح» بارها از «رفتن شب» سخن گفته شده است. نکتهی دیگری که میتوان بدان اشاره کرد این است که این سوره برای پیامبر و در نویدبخشی به ایشان نازل شده است اما در شعر به جز بیت پایانی آن هم به شکلی پوشیده به ایشان اشاره نشده است. در بیت پایانی، دریا استعاره از پیامبر(ص) و همچنین نماد بخشندگی است.
بلاغت و تصاویر شعری:
در برخی از ابیات ترکیباتی عامیانه و کنایهوار وجود دارند؛ مانند عبارت ناز خریدن یا دست رد زدن و از دل درآوردن. از نظر بلاغت، شعر ساده است و پیچیدگی خاصی ندارد اما آنچه جلب توجه میکند، آن است که شاعر با همان ترکیبات ساده ضمن اینکه معنای آیات را بیان کرده از فضای کلی آن هم دور شده و در کنار بیان مضمون آیات، آنچه خود میخواسته هم گفته است. برخی از آرایههای غزل، عبارتاند از:
خزانۀ شب: تشبیه/ صبح، دریا، قطره، آب وضو، شهاب، دریا: استعاره/ تکرار صامت شین در بیت سوم./ تکرار واژههای شب، رفته، قسم.
غزل انشراح (الشرح):
1. گر قطرهایم از آب وضویی چکیدهایم گر ذرهایم گرد عبایی دویدهایم
2. مثل نسیم قصۀ دلهای تنگ را با شرح صدر غنچه به غنچه شنیدهایم
أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَك (آیا سینهات را گشاده نکردیم/1)
3. در هم شکست گُردۀ گردون و کوه را باری که ما به شانۀ زخمی کشیدهایم
وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَك (و بار گرانت را فرو ننهادیم/2)
الَّذي أَنْقَضَ ظَهْرَك (همان بار گرانی که پشتت را شکست/3)
4. آوازهمان به عالم و آدم رسیده است هر چند خود ز آدم و عالم بریدهایم
وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَك (و آوازهات را برایت بلند نکردیم/ 4)
5. آسان و سخت عشق سوا کردنی نبود ما نیز مهر و قهر تو در هم خریدهایم
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا (پس بیتردید با دشواری آسانی است/5)
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا ([آری] بیتردید با دشواری آسانی است/ 6)
6. ما را فراغ بال نداد آن زمین ولی یک چند پلک خواب پریدن که دیدهایم
فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَب (پس هنگامی که فراغت می یابی به عبادت و دعا بکوش/ 7)
7. خوابیست تلخ این قفس تنگ این جهان پلکی به هم زنیم از این جا پریدهایم
وَ إِلى رَبِّكَ فَارْغَب(و مشتاقانه به سوی پروردگارت روآور/8)
شاعر با مصراع پایانی غزل دم صبح، این غزل را آغاز و بین این دو غزل پیوند برقرار کرده است. این ترفند شاعر نشان از روایتی دارد که این دو سوره را یکی میدانند. در این غزل برخلاف غزل «دم صبح» مضمون تمام آیات در ابیات گنجانده شده و ترتیب آیات نیز رعایت شده است. اما با این حال در غزل «دم صبح» معانی آیات بیشتر مشهود است. در غزل دوم گاهی فقط شاعر یک واژه در سوره را مدِّنظر قرار داده و مضمونپردازی کرده است مثلاً در بیت ششم فراغ بال را معادل «فَرَغَْْتَ» قرار داده است.
بلاغت و تصاویر شعری:
شاعر در بیت دوم با واژگانی مانند نسیم، تنگ و غنچه و در بیت سوم با واژگانی مانند گرده، گردون، کوه و بار تناسب ساخته است. در بیت پنجم نیز شاعر با دو ترکیب عامیانۀ متضادِ سوا کردن و درهم خریدن و دو واژۀ مهر و قهر مضمونی عاشقانه را بیان کرده است.
نتیجهگیری:
بیان معانی سورههای قرآن در قالب نظم موضوعی است که شاعران دیگر نیز به آن پرداختهاند. اما شیوۀ پرداخت سیار متفاوت است. او برداشت شاعرانۀ خود را به نظم درآورده است؛ ضمن اینکه گاهی از همان واژگانی که در قرآن است، استفاده و مفهوم آیات را بیان کرده است.
زبان او ساده است و پیچیدگی خاصی ندارد و تصاویر بدیعی در آن به چشم نمیخورد! شاید چون بیشتر بر مضمون تأکید دارد تا تصویر. البته این بدین معنا نیست که تصویری به کار نبرده باشد؛ مثلا در بیت سوم غزل «انشراح»، در مصراع دوم، ترکیباتی مانند «شانۀ زخمی» و «به دوش کشیدن» تصویری در ذهن مخاطب ایجاد کرده است. اما در نهایت بیان مضمون برای او بیشتر اهمیت دارد.
منبع:
سیار، محمد مهدی. رودخوانی. تهران: شهرستان ادب. 1392.
لینک های مرتبط:
مدخل ویکی پدیا
وبلاگ شاعر
[1] از آنجا که موضوع این دو غزل، مضمون دو سورۀ قرآن است، نام غزل- سوره را بر آن نهادیم.