رد پای گاو آیین ها و باورهای کهن در شعر خاقانی
محمد علی محمودی
بهرهبرداری شاعران ایرانی از باورهای اساطیری و آیینی کهن در ساخت تصاویر و مضامین شعری از همان ابتدای شکلگیری شعر و ادب فارسی در عصر اسلامی،امری رایج و متداول بوده است،اما در میان شاعران ایرانی،افضل الدین بدیل خاقانی شروانی،از این جهت شخصیتی کاملا ممتاز و استثنایی محسوب میشود.عوامل متعددی چون:محل سکونت وی،مذهب مادرش،رویکرد دربار شروانشاهان، تعلیمات عمویش کافی الدین عمر بن عثمان،علایق شخصی و...باعث شده است تا خاقانی استفادهی بسیار گستردهای از این باورها به عمل آورده و از وجوه و زوایای مختلف،عناصر اسطورهها و آیینهای کهن را مورد توجه قرار دهد. یکی از عناصر خلقت که به دلیل نقش بنیادی و جایگاه ویژهاش در زندگی انسان باستان،مورد توجه جدی ملتهای کهن بوده و بر همین اساس،اسطورهها و باورهای متعددی پیرامون موجودیت او پدید آمده است،گاو اسطورههاست که در شعر خاقانی نیز همچون سایر اسطورهها و آیینها بازتابی گسترده یافته و دستمایهی خلق تصاویر و مضامینی ناب را برای شاعر فراهم کرده است. اسطورهها و باورهایی چون:گاو نخست آفریده،گاو میترا،گاو زمین،گاو فلک،گاو فریدون،گنج گاو، گاو قربان،گاو عنبری،گاو سامری،گاو موسی و...ما در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا ضمن معرفی هرکدام،با استخراج ابیاتی از خاقانی که پیرامون این عنصر پدید آمدهاند،به بررسی نقش اسطورهها، قصص دینی و باورهای کهن در این اشعار پرداخته و هنر او را در خلق مضامین ناب غنایی،وصفی و مدحی و ساخت تصاویری بدیع و خیالانگیز برپایهی این باورها روشن سازیم.